فروشگاه صدرا
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمزعبورتان را فراموش کرده‌اید؟
1 موارد / تومان۹,۰۰۰
منو
فروشگاه صدرا
1 موارد / تومان۹,۰۰۰
  • خانه
  • حساب کاربری من
  • پرداخت
  • سبد خرید
  • محصولات
  • شرایط و ضوابط
  • ارتباط با ما
مشاهده سبد خرید “تحلیل نظری دولت یازدهم” به سبد شما افزوده شد.
-25%ویژه
برای بزرگنمایی کلیک کنید
خانهکتب علوم انسانی مبانی علوم انسانی اسلامی
محصول قبلی
فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا (شماره ۱۴) تومان۸,۰۰۰
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
الگوهای کلان تولید علوم انسانی اسلامی در بستر انقلاب اسلامی تومان۸۰,۰۰۰ تومان۶۰,۰۰۰

مبانی علوم انسانی اسلامی

تومان۷۵,۰۰۰ تومان۵۶,۰۰۰

مقدمه
جریان فعال در تحول علوم‌انسانی با رویکرد اسلامی جریانی است نوپا که عناصر اصلی این ارگانیسم زنده و پویا دائماً در حال رشد و بالندگی است. این نوپایی در بخش‌های مختلف ظهور می‌یابد من‌جمله در نیل به تعریفی روشن، مستدل و قابل دفاع از علوم انسانی اسلامی مبتنی بر مبانی متقن دین مبین اسلام. به هرحال گروه‌های مختلفی با سطوح فکری و عقیدتی متنوع مشتاق حرکت در این مسیرند و این گروه‌ها از جهات مختلف تفاوت‌های نگرشی و روشی دارند؛ از قبیل تفاوت در تعریف علوم انسانی اسلامی. البته تمام این گروه‌ها در یک‌چیز متفق‌اند و آن ضرورت تغییر در ریل علوم انسانی مرسوم و وجوب ریل‌گذاری بر مبنای اسلام. یک واقعیت را نادیده نباید گرفت و آن‌هم غلبه کمی مدافعان علوم سکولار حتی در دانشگاه‌ها و مراکز ایران اسلامی است؛ و جریان مدافع علم اسلامی ولو اینکه بسیار انگیزه‌مندتر و پرهیجان‌تر در این مسیر حرکت می‌کند اما دارای عِدّه و عُدّه‌ی کمتری است و در این مسیر پرتلاطم و پر معارض لازم است بر انسجام و اتحاد نظری و عملی تأکید بیشتری شود.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی هم اکنون به عنوان دانشیار گروه فلسفه در مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) مشغول خدمت است و به جد می‌توان ایشان را یکی از نویسندگان موفق در عرصه علوم انسانی اسلامی برشمرد. از مهم‌ترین آثار وی در این زمینه می‌توان به «سبک زندگی اسلامی ایرانی» چاپ مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا، «اصول و مبانی عرفان عملی در اسلام» چاپ انتشارات سمت و انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و «خوب چیست؟ بد کدام است؟» چاپ مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی اشاره کرد. کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» در واقع نقطه‌ی عطف کار ایشان در زمینه‌ی علوم انسانی اسلامی است که تلاش می‌کند تا با تأمین مبنای نظری علوم انسانی اسلامی، ضرورت و نظرات موافق و مخالف را در 9 فصل به تصویر بکشد.

مسئله اصلی کتاب
کتاب در جستجوی پاسخ دادن به سؤالاتی از این قبیل است که علوم انسانی چه نوع علومی‌اند؟ چه تفاوت‌ها و تمایزهایی با علوم غیرانسانی دارند؟ هدف یا اهداف علوم انسانی چیست؟ علوم انسانیِ اسلامی به چه معنی است؟ آیا قید «اسلامی» در این ترکیب، احترازی است یا توضیحی؟ روش تحقیق در علوم انسانی اسلامی به چه صورت است؟ روش تحلیل و داوری نظریه‌ها در علوم انسانی چگونه است؟ آیا منحصر دانستن روش‌شناسی علوم انسانی در روش تجربی موجه است؟ آیا استناد به متون دینی در تحلیل کنش‌های انسانی، علم تولیدی ما را امری اختصاصی و درون دینی نمی‌کند؟ چگونه می‌توان درستی نظریه‌ی خود را برای کسانی که هم‌کیش و هم آیین ما نیستند، تبیین کرد؟ ارزش‌ها چه نقشی در علوم‌انسانی دارند؟ آیا پذیرش تأثیر ارزش در دانش، مستلزم از دست دادن عینیت و بی‌طرفی علمی نیست؟ چگونه می‌توان از علوم انسانی اسلامی سخن گفت و درعین‌حال ویژگی‌های عینیت، بی‌طرفی، آزاداندیشی و واقع‌گرایی علمی را تأمین کرد؟ دلایل مخالفان علم‌دینی و علوم انسانیِ اسلامی به‌طور خاص، چیست؟ از چه قوت و اعتباری برخوردارند؟ که کتاب در ادامه به یک یک سؤالات وابی در خور ارائه می‌کند.

ساختار کلی کتاب
برای ارائه پاسخ‌هایی روشن و منطقی به این نوع پرسش‌ها، محتوای کتاب در ۹ فصل دسته‌بندی‌شده است: فصل اول، به تبیین مباحث کلی و مقدماتی اختصاص‌یافته است. در این فصل ضمن اشاره‌ای کوتاه به مباحثی درباره‌ی تاریخچه‌ی علوم‌انسانی و ایده‌ی علوم انسانی اسلامی، نکته‌های نسبتاً مفصلی درباره‌ی اهمیت و ضرورت پرداختن به این بحث بیان شده است. بدین ترتیب، غیرمستقیم سخن برخی از مخالفان این ایده،‌ که مدعی غیرضروری بودن طرح این مسئله هستند، نقد و رد شده است.
فصل دوم به بحث از چیستی علوم‌انسانی اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش بیان می‌دارد که علی‌رغم گسترش علوم‌انسانی در همه‌ی دنیا، بسیاری از دانشجویان و حتی فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف علوم‌انسانی، تعریفی روشنی از این حوزه‌ی معرفتی ندارند. از طرفی هرگونه حرکتی در جهت ایجاد تحوّل در علوم‌انسانی یا اسلامی‌سازی آن و یا تولید علوم انسانیِ اسلامی نیز بسته به داشتن درکی روشن از دانش، روش‌شناسی، هدف و غرض این علوم است. در این فصل، ضمن اشاره به اختلاف‌های فراوان در تعریف علوم‌انسانی و توجه دادن به ابعاد توصیفی و تجویزی این علوم، تلاش شده با ذکر ویژگی‌هایی برای موضوع مورد مطالعه‌ی علوم‌انسانی، تعریفی شفاف و کارآمد ارائه شود.
فصل سوم اختصاص به معناشناسی «علوم انسانیِ اسلامی» دارد. در این فصل، ابتدا تفاوت‌های چهار اصطلاح «تحول علوم‌انسانی»، «بومی‌سازی علوم‌انسانی»، «اسلامی‌سازی علوم‌انسانی» و «علوم‌انسانی اسلامی»‌ یبان شده و سپس گزارشی اجمالی از یازده تعریف مطرح‌شده برای علم‌دینی و علوم انسانی اسلامی ارائه می‌گردد و در نهایت نویسنده معنای مد نظر خود را تبیین و تفسیر می‌نماید.
نویسنده در فصل چهارم به معرفی و تبیین چند دیدگاه مهم در حوزه‌ی علوم انسانی اسلامی می‌پردازد. در این فصل ضمن اشاره به انواع دیدگاه‌ها و دسته‌بندی‌های مختلفی که از دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره‌ی ایده‌ی علم‌دینی ارائه شده، دیدگاه دو تن از موافقان این ایده نیز به اختصار گزارش شده است.
فصل پنجم به مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی پرداخته و در ذیل هرکدام از مبانی پنج‌گانه‌ی «معرفت‌شناختی»، «هستی‌شناختی»، «دین‌شناختی»، «انسان‌شناختی» و «ارزش‌شناختی»؛ به اموری اشاره شده است که تأثیری مستقیم در نوع نگاه دانش‌پژوهان و محققان به علوم‌انسانی دارد و زیرساخت و بنیان علوم انسانی اسلامی را شکل می‌دهند. البته در این فصل، حتی‌الامکان، از توضیح، تحلیل و تعلیل مبانی، صرف نظر شده و خوانندگان به منابع تفصیلی‌تر درباره‌ی هرکدام از آن مبانی ارجاع داده شده‌اند.
فصل ششم، نویسنده ابتدا ضمن بیان اهمیت مسئله‌ی روش در تمایز علوم، به تأثیرپذیری روش تحقیق از دیدگاه‌های معرفت‌شناسانه‌ی محققان می‌پردازد و سپس به معرفی نظریه‌ی «وحدت روش علمی» و نقد و بررسی ادله‌ی قائلین این دیدگاه پرداخته و در ادامه‌ی نظریه‌ی «تکثر روشی علوم‌انسانی» را توضیح و دیدگاه اسلامی در این موضوع را تبیین می‌نماید.
فصل هفتم به تحلیل نقش نظام ارزشی در علوم‌انسانی می‌پردازد. در این فصل ضمن نقد و رد دیدگاه‌هایی که مدعی عدم تأثیر ارزش‌ها در علوم‌انسانی هستند، نظریه‌ی «تأثیرپذیری علوم‌انسانی از نظام ارزشی» محققان، به تفصیل تبیین شده است. بدین منظور، تأثیر ارزش‌ها در مراحل مختلف تولید علم، اعم از مرحله‌ی انتخاب موضوع و مسئله‌ی تحقیق، انتخاب هدف و غایت تحقیق، روند تحقیق و نهایتاً در مرحله‌ی نتیجه‌گیری و کاربرد تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
فصل هشتم با عنوان «علوم انسانی اسلامی، واقع‌بینی و آزاداندیشی علمی» نگارنده به دنبال آن است که نشان دهد ایده‌ی علوم انسانی اسلامی نه تنها منافاتی با واقع‌بینی و آزاداندیشی علمی ندارد بلکه بدون پذیرش آن نمی‌توان از بی‌طرفی علمی، حقیقت‌پژوهی و آزاداندیشی سخن گفت. در این فصل با تحلیل برخی از فضایل و رذایل اخلاقی در عرصه‌ی پژوهش، معلوم شده است که فقط در سایه‌ی پایبندی به اخلاق و ارزش‌های اسلامی و الهی است که می‌توان واقع‌بینی علمی و آزاداندیشی را تأمین کرد.
و نهایتاً در فصل نهم هشت دلیل از مهم‌ترین ادله‌ی مخالفان علوم انسانی اسلامی موردبررسی و نقد قرار گرفته است.

ویژگی‌های این کتاب
1. تاکنون اندیشمندان و نویسندگان جهان اسلام کتاب‌های فراوانی درباره‌ی علم‌دینی و اسلامی‌سازی علوم‌انسانی تدوین کرده‌اند. با وجود این، رویکرد عمده‌ی آنان معرفی دیدگاه‌ها و احیاناً نقد و بررسی بوده است؛ اما این کتاب سعی کرده ضمن توجه به دیدگاه‌های موجود ابعاد مختلف علوم‌انسانی را مورد توجه قرار داده و اسلامی بودن علوم‌انسانی را در هرکدام از آن‌ها تشریح و تحلیل کند. به همین دلیل مسائلی چون موضوع، روش، هدف، مبانی، کارکردها و ویژگی‌های علوم انسانی اسلامی در مقایسه با علوم‌انسانی غیر اسلامی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
2. بیشتر کتاب‌هایی که تاکنون در حوزه‌ی علم‌دینی نوشته شده است، متمرکز بر اسلامی‌سازی علوم‌طبیعی بوده‌اند و به صورت گذرا و ضمنی به مبحث علوم‌انسانی پرداخته‌اند؛ اما کتاب حاضر اختصاص به بحث علوم‌انسانیِ اسلامی دارد و سعی کرده است همه‌ی مباحث خود را در همین موضوع متمرکز کند و نفیاً یا اثباتاً از ورود به بحث علوم طبیعی اسلامی خودداری کند.
3. این کتاب به عنوان کتابی درسی در زمینه‌ی فلسفه‌ی علوم انسانی اسلامی نوشته شده است و به همین دلیل سعی شده برخی از ویژگی‌های شکلی کتاب درسی در آن رعایت شود. به عنوان مثال، در پایان هر فصل هم خلاصه فصل ذکر شده و هم پرسش‌هایی ناظر به محتوای فصل و هم موضوعاتی برای تحقیق و پژوهش بیشتر محققان و خوانندگان معرفی گردیده است.
4. با توجه به گستردگی مباحث و موضوعات مربوط به علوم انسانی اسلامی و محدودیت کتاب حاضر سعی شده برخی از مباحث یا دیدگاه‌های مهم در این موضوع در پایان هر فصل و ذیل عنوان «برای پژوهش بیشتر» ذکر شود. تأمل و دقت در این مسائل و مباحث و تحقیق درباره‌ی آن‌ها می‌تواند حوزه‌ی اطلاعات و دانش خوانندگان این کتاب را گسترده‌تر و عمیق‌تر کند.
5. این کتاب به‌جای نظریه‌محوری یا مکتب‌محوری، اغلب مباحث خود را به صورت مسأله‌محور و با نگاهی جامع به مسائل مورد بحث، دنبال کرده است. روشن است که پژوهش‌های مسأله‌محور نه تنها دشوارترند بلکه اقتضائاتی دارند که بی‌توجهی به آن‌ها موجب ناکارآمدی تحقیق خواهد شد. به عنوان مثال، در پژوهش‌های مسأله‌محور منابع مختلف و دیدگاه‌های متفاوت باید دیده شوند و صرفاً پاسخ‌ها و مسائل ناظر به مسئله مورد نظر انتخاب شود.
6. در این کتاب سعی شده از پراکنده‌گویی و پرگویی پرهیز و با توجه به مخاطبان ویژه این کتاب، مباحث به صورت کوتاه و گویا بیان و از شرح و تفصیل نظریه‌ها و دیدگاه‌ها و مباحث مطرح شده خودداری شود.
کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» دارای ۶۲۴ صفحه و در قطع رقعی توسط انتشارات آفتاب توسعه (ناشر آثار مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا) در زمستان 1393 منتشر شده است.

موجود در انبار

دسته: کتب علوم انسانی برچسب: احمد حسین شریفی, مبانی علوم انسانی اسلامی
اشتراک گذاری
فیس بوک Twitter پینترست لینکدین تلگرام
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • Shipping & Delivery
توضیحات تکمیلی
وزن 668 g
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

Shipping & Delivery

محصولات مشابه

-25%ویژه
بستن

واقعیت و روش تبیین کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی

تومان۴۰,۰۰۰ تومان۳۰,۰۰۰

کتاب «واقعیت و روش تبیین کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی» نوشته‌ی دکتر عطاءالله رفیعی آتانی توسط انتشارات آفتاب توسعه (ناشر اختصاصی مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا) در ۳۲۸ صفحه منتشر شد. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت، رئیس دبیرخانه دائمی کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی و دبیر علمی چهارمین کنگره است. در مقدمه این کتاب آمده است: در فضای گفتمانی «عقلانیت نوین اسلامی» که برآمده از اقتضائات و نیازهای انقلاب اسلامی است، از یک‌سو ضرورت تداوم فلسفه‌ی اسلامی در عرصه‌های اجتماعی و از سوی دیگر ضرورت بازخوانی انتقادی علوم و امور مختلف (از قبیل حکومت، خانواده، هنر و…) از منظر مبانی فلسفی، به‌شدت مطرح بوده و هست. گویی این دو ضرورت باید دو روی یک سکه قلمداد شوند. متن پیشرو، حاصل تلاشی است که نگارنده برای پاسخ توأمان به این دو ضرورت، انجام داده است. در پی تلاش‌هایی که برای تأملات فلسفی در قلمرو علوم انسانی ـ و البته علم اقتصاد به دلیل رشته‌ی تخصصی‌ام ـ داشته‌ام، جهان جدیدی در پیش روی ذهن و زبانم گشوده شد. با زندگی در فضای فلسفه‌ی اسلامی ناظر به ضرورت مذکور دریافتم که نامهربانی‌های بسیاری، با دلایل و انگیزه‌های مختلف، صخره عظیم عقلانیت اسلامی که محصول یک انباشت تکاملی تاریخی بوده را از جغرافیای اتکاء نظام جمهوری اسلامی تا حدود زیادی خارج کرده است. برخی آن را یونانی الاصل و برخی عقیم، برخی دیگر، رقیب معارف منصوص دینی و برخی آن را «تاریخ گذشته» قلمداد می‌کنند و برآنند که بدون اتکاء به آن فلسفه تولید کنند و بعضی دیگر تلاش می‌کنند تا آن را فقط برای تبیین الهیات و کلام مصطلح بکار گیرند، بخش عمده باورمندان به مبناگروی در علوم و امور مختلف نیز برآنند که میراث فلسفه اسلامی برای انجام چنین وظیفه‌ای ناتوان است و باید دست به کار تولید فلسفه‌ای دیگر شد (یکی از نقدهای اساسی که نگارنده همواره به پژوهشگران این عرصه داشته آن است که خود تلاش می‌کنند تا بدون اتکاء جدی به فلسفه‌ی اسلامی در این حوزه‌های نوپدید با تولید فلسفه‌ای جدید! نظریه‌پرداری کنند) و… نگارنده به هدف حل مسئله علوم انسانی در ایران خود را به دریای مواج و گهربار فلسفه اسلامی سپرد و دریافت که گوئی اساساً فلسفه اسلامی، فلسفه علوم انسانی، فلسفه تحول و… بوده است. مگر نه آنکه صورت اخیر و کامل‌تر فلسفه اسلامی ـ حکمت صدرائی ـ بر مدار صیرورت وجودی انسان تولید و تنظیم شده است؟ و بالاتر از آن بر این باورم که فلسفه اسلامی به ویژه حکمت صدرائی از آن رو که محصول سازگار همه منابع معتبر شناخت از نظر اسلام است که در پاسخ به پرسش‌های فلسفی و در نتیجه بنیادی برای سایر علوم سامان یافته، دقیقاً فلسفه فقه نیز خواهد بود و بر همین اساس است که نظام جامع، واحد و سازگار عقلانیت اسلامی شکل می‌گیرد، نظامی که با تداوم اجتماعی در روزگار ما و به اقتضاء نیازهای انقلاب اسلامی به تولید عقلانیت نوینی منجر خواهد شد و نیز بر این باورم حال که در قلمرو علوم و امور مختلف بدون پاسخ به پرسش‌های فلسفی نمی‌توان گام‌های بعدی را برداشت، تولید مبانی فلسفی هم وزن میراث فلسفی موجود، عمری به درازای شکل‌گیری و تکامل فلسفه اسلامی نیاز دارد. البته این باور اساسی به معنای آن نیست که روند تکاملی نظریه‌پردازی در فلسفه اسلامی و نیز نقد آن باید متوقف شود، پیداست که اگر گذشتگان ما چنین می‌اندیشیدند ما اکنون چنین دستاورد فاخری را شاهد نبودیم… آنچه که در پیش روی شماست ویراست نخست فلسفه علوم انسانی در چارچوب فلسفه اسلامی است (متنی که سعی شده پر استناد به میراث فلسفه اسلامی ـ حتی به نحو نامتعارفی حاوی نقل قول‌های مستقیم متعددی ـ باشد، تا براستی به معنای تداوم فلسفه اسلامی باشد). در گام بعدی این متن هم به لحاظ کمیت و هم کیفیت ارتقاء پیدا خواهد کرد و به یاری خدای بزرگ با عنوان فلسفه علوم انسانی اسلامی منتشر خواهد شد.

این کتاب دارای چهار فصل اساسی است: فصل نخست به معرفی روش تولید فلسفه علوم انسانی مبتنی بر فلسفه اسلامی اختصاص دارد. در فصل دوم با این مبنا که موضوع محوری علوم انسانی، کنش انسانی است، به نحو کاملی واقعیت نحوه شکل‌گیری کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی توضیح داده شده است. در فصل سوم و چهارم به ترتیب گزاره‌های هستی‌شناسانه و روش‌شناسانهی برآمده از تبیین انجام گرفته در فصل پیشین، فهرست شده‌اند. گزاره‌هائی که نقش فروض بنیادین را برای نظریات علوم انسانی ایفاء می‌کنند. بنابراین، منطقاً باید مبتنی بر یافته‌های این پژوهش، نظریه‌ی اقتصاد اسلامی و نظریه سیاست اسلامی و نظریه مدیریت اسلامی و… ارائه شوند، که البته به شرط تداوم حیات و امداد الهی و اولیا کرامش، در آینده تقدیم خواهد شد.

این متن از روزنخست تولدش تاکنون در چهار چوب درس فلسفه مدیریت در دوره دکترای مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه علم و صنعت و نیز درس فلسفه علم دوره‌ی دکترای سیاست‌گذاری و فناوری در دانشگاه علم و صنعت و نیز درس توسعه در دوره‌ی دکترای مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه بین المللی المصطفی (ص) و نیز سالیانی در جمع برخی از طلاب و فضلای جوان حوزه علمیه قم و … در کنار منابع دیگر مورد بحث و گفت‌وگوی درسی و تدریس قرار گرفته است. شنیدن، نقد کردن و پرس و جو کردن دانشجویان و طلاب در این دوره‌ها بر پختگی متن افزود. از این بابت بسیار مدیون آنها هستم، البته اگرخلاف عرف نبود از تک تک آنها در این مقدمه‌ی مختصر نام می‌بردم. در پایان وظیفه خودم می‌دانم تا از همکاران توانمند و دلسوزم در مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا به ویژه رئیس محترم مرکز و دبیرخانه کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی به خاطر همه همراهی‌هایشان در به ثمر رسیدن این اثر، سپاسگزاری نمایم. پیداست که تکمیل و تکامل متن پیشرو به دلایل مختلف از جمله بضاعت نگارنده و نیز اهمیت موضوع به شدت به اصلاحات و انتقادات پیشنهادی و راهنمایی‌های خوانندگان اندیشمند وابسته است. سخت چشم در راهم …

و من الله التوفیق رمضان ۱۴۳۸ ق خرداد ۱۳۹۶ ش عطاا…رفیعی آتانی

افزودن به سبد خرید
Quick view
-25%
بستن

منشور فرهنگی انقلاب اسلامی به ضمیمه تبیین مفاهیم اساسی

تومان۲۸,۰۰۰ تومان۲۱,۰۰۰
منشور فرهنگی انقلاب اسلامی به ضمیمه تبیین مفاهیم اساسی به اهتمام علی ذوعلم به سفارش مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا ناشر: انتشارات آفتاب توسعه )ناشر اختصاصی آثار مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا( اجراء: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ویراست اول، تابستان 1395 طراحی جلد و صفحه آرایی: یوسف بهرخ شمارگان: 2000 جلد شابک: 4- 47 - 7867 - 964 - 978 تمامی حقوق چاپ و نشر برای سفارش دهنده محفوظ است.
افزودن به سبد خرید
Quick view
-26%
بستن

روان درمانی سوگ و داغ دیدگی با رویکرد اسلامی

تومان۲۷,۰۰۰ تومان۲۰,۰۰۰
روان درمانی سوگ و داغ دیدگی با رویکرد اسلامی نویسندگان: دکتر راضیه فتاحی، دکتر مهرداد کلانتری ناشر: انتشارات آفتاب توسعه(ناشر آثار مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا) ویراستار: علی فلاحی نوبت چاپ: چاپ اول سال نشر:۱۳۹۶ طراحی جلد و صفحه آرایی: یوسف بهرخ شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه شابک: isbn:978-964-7867-54-2
افزودن به سبد خرید
Quick view
بستن

معنا و مبنای علوم انسانی اسلامی

تومان۵۰,۰۰۰
درس گفتارها، سخنرانی ها، گفت وگوها و یادداشت هایی از رضا غلامی بخـش اول: سخنـرانـی‌هـا، بخـش دوم: گفت وگوهــا، بخش سـوم: یـادداشت هـا در قالب قطع رقعی 416 صفحه
افزودن به سبد خرید
Quick view
-25%ویژه
بستن

الگوهای کلان تولید علوم انسانی اسلامی در بستر انقلاب اسلامی

تومان۸۰,۰۰۰ تومان۶۰,۰۰۰

این کتاب محصول تتبعات و تأملات حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی موسوی در طول چند سال می‌باشد. در مقدمه کتاب مبنا و هدف از نگارش کتاب چنین توصیف شده است: «برای دست یابی به علوم انسانی اسلامی بنیان¬ها و الگوهای متفاوتی از سوی برخی از متفکران مسلمان ارائه شده است و هر یک به فراخور نوع رویکرد در علم شناسی و دین شناسی و متأثر از دغدغه¬ها و انگیزه¬های اجتماعی، الگویی ارائه کرده¬اند که دارای نقاط مشترک و وجوه متمایزی هستند و می¬توانند مکمل یکدیگر باشند. بدون تردید آشنایی با این دیدگاه¬ها کمک بسیاری به درک بهتر موضوع می‌کند. در طول یک دهه اخیر کتاب¬ها و مقالات متعددی در اطراف این موضوع نوشته شده است و مباحث گسترده¬ای در مجامع علمی و فرهنگی میان اندیشمندان مطرح شده است. اما آن¬چنان که می¬بایست این جریان در سطوح مختلف جامعه¬ی علمی، ترویج نشده است. نهضت تولید علم اگرچه نیازمند تحقیقات بنیادین و نظریه پردازی‌های خرد و کلان است؛ اما نیازمند ترویج و جریان سازی علمی و فرهنگی برای ایجاد فضای گفتمانی هم هست تا در پرتو معرفی صحیح طرح، از برداشت¬های غلط کاسته شود و در میان نسل جوان حوزه و دانشگاه دغدغه آفرینی شود تا آن‌ها نیز متکی بر اراده خود جوش و حقیقی وارد عرصه شوند. والا با نگاه دستوری، بخشنامه¬ای و مقطعی راه به جایی نمی-توان برد بلکه می‌بایست در کشور فضای گفتمانی ایجاد کرد و ایجاد فضای گفتمانی نیز مبتنی بر ترویج علمی این گفتمان و تولید آثار متناسب با سطوح مختلف مخاطبین از دانش آموزان، دانشجویان و طلاب جوان تا اساتید و نظریه پردازان است. نویسنده کتاب متذکر می‌شود که با مطالعه و گردآوری مطالبی در این راستا سعی کرده در شکل‌دهی به این فضای گفتمانی سهیم باشد. از نظر ایشان مخاطب اصلی این اثر، جوانان دغدغه مندی هستند که دل در گرو اعتلای ایران اسلامی داشته و سعی دارند گام‌های بلندی برای سربلندی کشور، ملت و مذهب خویش بردارند. کتاب را می‌توان در مقایسه با آثار مشابه قبلی از چند جهت متمایز دانست: ۱- جامعیت در پرداختن به اندیشه متفکران و صاحب‌نظران علوم انسانی اسلامی در مقایسه با آثار دیگران. ۲- توجه به اندیشه برخی از صاحب‌نظران که پیش از این کمتر به آثارشان توجه شده است مثل آیت الله عابدی شاهرودی. ۳- پرداختن نظام‌مند و علمی به اندیشه حضرت امام خمینی «قدس سره» و رهبر معظم انقلاب «مد ظله العالی»در خصوص علوم انسانی اسلامی، کاری که پیش از این با این انسجام و مبنا دیده نشده است. ۴- رویکرد ترویجی و بیان عام فهم موضوع از دیگر ویژگی‌های کتاب است. آثار مشابه یا معمولاً با قلمی ثقیل و پیچیده نگارش شده و صرفاً برای متخصصان این حوزه قابل فهم و پیگیری است یا اینکه در شکلی شعاری و به اصطلاح ژورنالیستی ارائه شده است. کتاب سید مهدی موسوی را می‌توان حد میانی این آثار دانست. نه خیلی ثقیل و به اصطلاح تخصصی است و نه وارد فضای ژورنالیستی شده است. اثر ایشان در عین حفظ ساختارها و چارچوب‌های علمی و اتکا به روش‌های پژوهشی مورد قبول، با قلمی روان و در حد مقدور، دور از پیچیدگی‌های فنی تقریر شده است به گونه‌ای که عموم دانشجویان و محققان علاقمند می‌توانند از مطالب آن بهره‌مند شوند. در مجموع می‌توان این کتاب را دریچه‌ای برای معرفی مهم‌ترین دیدگاه‌ها در خصوص علوم انسانی اسلامی و مقدمه‌ای برای ورود به بحث‌های پیچیده‌تر و پر دامنه‌تر ارزیابی کرد. ۵- آنچه در این دفتر آمده تمام الگوها و نظریات بیان‌شده در این حوزه نیست، بلکه الگوها و نظریات دیگری نیز وجود دارد که در این مجموعه نیامده است. البته این پژوهش با هدف تحلیل و توصیف نظریه¬ها و الگوها سامان یافته است و به هیچ وجه نگاه انتقادی و تطبیقی نداشته است. این کتاب در سه بخش و چهارده فصل سامان یافته است و کوشش دارد تا علاوه بر بیان تطورات تاریخی علوم انسانی در برخی از مقاطع تمدن اسلامی و تمدن غرب، گزارشی از آراء و الگوهای سیزده نفر از اندیشمندان و متفکران مسلمان ایران و جهان اسلام را ارائه دهد که به نوعی با گفتمان انقلاب اسلامی قرابت دارند. در بخش اول از منظری خاص به تاریخ تطور علوم انسانی در تمدن اسلامی و تمدن مدرن غرب پرداخته شده است. این بخش مشتمل بر دو فصل است: فصل اول: تطورات علوم انسانی در تمدن اسلامی فصل دوم: تطورات علوم انسانی در تمدن مدرن غرب بخش دوم گزارشی از الگوهای ده تن از متفکران و اندیشمندان مسلمان داخلی در تولید علوم انسانی اسلامی تبیین شده است در این فصول سعی شده است دیدگاه یک متفکر در نظم منطقی و ساختاری تنظیم شود و چکیده و لبّ اندیشه و الگوی آنان بدون ورود به جزئیات بیان شود. فصل اول: بنیان‌های تولید علوم انسانی اسلامی از منظر امام خمینی«قدس سره» فصل دوم: نقشه راه دست یابی به علوم انسانی اسلامی از منظر مقام معظم رهبری «مد ظله العالی» فصل سوم: بستر سازی فلسفی و قرآنی علامه طباطبایی جهت تولید علوم انسانی اسلامی فصل چهارم: گام‌های اساسی در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی در اندیشه شهید مطهری فصل پنجم: علوم انسانی در پرتو مکتب اسلام از منظر شهید آیت الله صدر فصل ششم: امکان علوم انسانی اسلامی در بستر حیات معقول از منظر علامه جعفری فصل هفتم: تولید علوم انسانی در پرتو نظریه‌ی علم دینی آیت الله جوادی آملی فصل هشتم: روند اسلامی سازی علوم انسانی از منظر علامه آیت الله مصباح یزدی فصل نهم: اجتهاد عام به مثابه روش علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله علی عابدی شاهرودی فصل دهم: منطق تولید علوم انسانی اسلامی در نگاه حجت الاسلام حسینی شیرازی در بخش سوم که دارای دو فصل است به اندیشه و الگوی فکری دو تن از مهمترین متفکران جهان اسلام از دو کشور مختلف پرداخته شده است: فصل اول: بایسته‌های اسلامی سازی علوم انسانی از منظر سید محمد نقیب العطّاس فصل دوم: جغرافیای اسلامی سازی معرفت در نگرش طه جابر العلوانی

افزودن به سبد خرید
Quick view
بستن

درسنامه اقتصاد مقاومتی

تومان۴۶,۰۰۰
درسنامه اقتصاد مقاومتی چاپ اول: تابستان 1398 شمارگان: 1000 نسخه نویسنده: احمدعلی یوسفی با همکاری مجتبی غفاری و ساجد صمدی قربانی انتشارات آفتاب توسعه (ناشر اختصاصی مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا)
افزودن به سبد خرید
Quick view
فروخته شده
بستن

ابن خلدون

تماس بگیرید
ترجمه و تدوین: دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی ناشر: انتشارات آفتاب توسعه(ناشر آثار مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا) نوبت چاپ: چاپ اول سال نشر:۱۳۹۲ طراحی جلد: یوسف بهرخ شمارگان: ۷۰۰ جلد قیمت: ۱۲۵۰۰ تومان شابک: isbn:978-964-7867-24-5
اطلاعات بیشتر
Quick view
ویژه
بستن

نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی

تومان۴۴,۰۰۰

نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی

کتاب روش نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی نوشتۀ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی، عضو هیئت علمی مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پس از انتشار دو کتاب موفقِ مبانی علوم انسانی اسلامی و روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی به همت مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا منتشر شد. با انتشار این کتاب سه‌گانۀ دکتر شریفی در حوزۀ فلسفه علوم انسانی اسلامی تکمیل می‌شود که منبع بسیار خوبی برای تدریس و پژوهش محققان این حوزه است.

در مقدمۀ کتاب به‌خوبی دربارۀ اهمیت نظریه‌پردازی به‌عنوان قلۀ فعالیت‌های علمی توضیح داده شده است. صعود به این قله هرچند آرمان برنامه‌های آموزشی و پژوهشی و از مهم‌ترین آمال محققان و اندیشمندان است، توانمندی‌های علمی و مهارتی فراوان، ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی متمایز و شرایط اجتماعی خاصی را می‌طلبد. به همین دلیل، در طول تاریخ علمی بشر، صعودیافتگان به این قله اندک‌شمارند؛ درعین‌حال، بسیاری از اندیشمندان به‌درستی بر این باورند که در این میان نقش اصلی و بی‌بدیل در وصول به این قله بر عهدۀ «روش» است. روشی که با عمل به آن بتوان از پیچ و خم‌ها و پستی و بلندی‌های موجود در مسیر صعود به این قلۀ مرتفع به سلامت عبور کرد. نقش‌آفرینی روش در این مسیر به‌گونه‌ای است که حتی اگر توانایی‌ها و استعدادهای شخصی و امکانات و شرایط محیطی و اجتماعی همگی فراهم باشند، ولی روشی مطمئن برای وصول به این هدف در اختیار نباشد، احتمال صعود به قله نزدیک به صفر است.

تحقیق بدون روش نه‌تنها بی‌فایده، که گمراه‌کننده است. انسان لنگی که در مسیر صحیح حرکت می‌کند زودتر از دوندۀ چالاکی که در مسیر انحرافی می‌رود، به مقصد می‌رسد. کسی که در مسیر انحرافی پیش می‌رود، هر اندازه تندتر برود به همان اندازه هم در مسیر اشتباه، جلوتر می‌رود. اگر روش درست در تحقیق علمی به‌کار گرفته شود، تأثیر استعدادهای شخصی بسیار ناچیز خواهد بود. فیلسوف عقل‌گرای فرانسوی، رنه دکارت (۱۶۵۰-۱۵۹۶) کتاب گفتار در روش درست راه‌بردن عقل و طلب حقیقت در علوم را با چنین جملاتی آغاز می‌کند: «میان مردم عقل از هر چیز بهتر تقسیم شده است. چه، هرکس بهرۀ خود را از آن، چنان تمام می‌داند و حتی مردمانی که در هر چیز دیگر بسیار دیرپسندند، از عقل بیش از آنکه دارند آرزو نمی‌کنند. گمان نمی‌رود همه در این راه کج رفته باشند، بلکه باید آن را دلیل بر قوۀ درستِ حکم‌کردن و تمیزِ خطا از صواب دانست، یعنی خرد یا عقل، طبعاً در همه یکسان است. اختلاف آرا از این نیست که بعضی بیش از دیگران عقل دارند، بلکه از آن است که فکر خود را به روش‌های مختلف به‌کار می‌برند. … چه ذهن نیکو داشتن کافی نیست، بلکه اصل آن است که ذهن را درست به‌کار برند».[۱]

بدون آنکه بخواهیم صحت و سقم سخنان دکارت را دربارۀ تساوی آدمیان در بهره‌مندی از عقل و خرد قضاوت کنیم، این حقیقتی انکارناپذیر است که بسیاری از موفقیت‌ها و شکست‌های علمی، نه معلول کم و زیاد بودن دانش یا بهره‌مندی بیشتر یا کمتر از عقلانیت؛ که معلول و محصول استفادۀ درست یا نادرست از روش یا مهارتِ به‌کارگیری روش‌های درست علمی بوده است. بی‌ثمری و بیهودگی دانش گذشتگان در بخش‌هایی از طبیعت‌شناسی، معلول روش‌های نادرستی بود که برای حل این مسائل انتخاب کرده بودند. آنان به‌‌جای آنکه به مطالعۀ عینی، تجربی و مشاهده‌ای طبیعت بپردازند در گوشه‌ای از اتاق خود می‌نشستند و با تأملات عقلی و محاسبات برهانی می‌خواستند تعداد افلاک و یا علل و عوامل خسوف و کسوف را کشف کنند! عدم موفقیت آنان، نه معلول کم‌کاری‌ و نه معلول کم‌استعدادی‌شان بود؛ بلکه تنها معلول و محصول روش نادرستی بود که در مطالعۀ چنان مسائلی به‌کار می‌گرفتند.

هرچند دربارۀ ابعاد مختلفی از روش مثل روش‌های گردآوری، روش داوری، روش نقد و امثال آن مکتوبات فراوانی داریم، دربارۀ روش نوآوری و نظریه‌پردازی، کتاب‌ها و مقالات اندک‌شماری در اختیار است. وقتی به عرصۀ علوم انسانی اسلامی وارد می‌شویم و یا روش نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی را جویا می‌شویم بیشتر فقر و فقدان منابع معتبر و مفید را احساس می‌کنیم و دانشجویان و محققان علوم انسانی اسلامی همواره روشی را مطالبه داشتند که بتوان با آن نظریۀ اسلامی را در مسائل علوم انسانی به‌دست آورد. به‌راستی چگونه و از چه راهی می‌توانیم ازنظر علمی مطمئن شویم نظریه‌‌ای را که به اسلام نسبت می‌دهیم واقعاً نظریۀ اسلامی است؟ به تعبیر دیگر، آیا راهی مطمئن برای کشف نظریۀ اسلامی در مسائل علوم انسانی وجود دارد یا نه؟ اگر هست، مراحل و مسیر آن به چه صورت است؟

نویسندۀ ارجمند کتاب، پیش از این در کتاب‌های مبانی علوم انسانی اسلامی و روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی بنیان‌های اصلی ارائۀ مدلی جدید برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی را فراهم کرده است. باجود استقلالی که آن دو کتاب داشته و دارند، به یک معنا مقدمات علمی ورود به این موضوع را نیز فراهم می‌کنند.

در فصل نخست کتاب توضیحاتی دربارۀ چیستی نظریه‌پردازی و اهمیت و ضرورت آن ارائه شده و با نیم‌نگاهی به تعاریف بسیار فراوانی که برای «نظریه‌» مطرح شده است، سعی شده مقصود از نظریه و نظریه‌پردازی مشخص شود. به اعتقاد نگارنده نظریه در علوم انسانی عبارت است از گزاره یا گزاره‌هایی کلی و تعمیم‌پذیر که به توصیف، تفسیر، تبیین، پیش‌بینی، ارزشیابی یا کنترل مسئله‌ای از مسائل انسانی می‌پردازد. البته این گزارۀ کلی و تعمیم‌پذیر باید ویژگی‌هایی داشته باشد که در متن کتاب به تفصیل توضیح داده‌ شده‌اند.

در سه فصل بعدی به‌ترتیب سه مدل مشهور و تأثیرگذار در حوزۀ نظریه‌پردازی بررسی و تحلیل شده است: مدل توماس اسپریگنز که به «نظریۀ بحران» شهرت یافته است، مدل آنسلم استراوس و جولیت کوربین که با عنوان مدل «نظریه‌پردازی داده‌بنیاد» شناخته می‌شود و مدل شهید سید محمدباقر صدر که با عنوان «روش نظریه‌پردازی واقع‌گرایانه» نام‌گذاری شده است.

به اذعان نویسنده، دلیل انتخاب این سه مدل اولاً، ارزشمندی آنها و قوت و استحکامی است که در آنها مشاهده می‌شود؛ ثانیاً، تأثیرگذاری آنها و شکل‌گیری ده‌ها تحقیق علمی با استناد به این مدل‌ها بوده است؛ و ثالثاً، اعتقادی که در میان تعداد زیادی از نویسندگان اسلامی گسترش یافته است مبنی‌بر اینکه طی‌کردن جادۀ پژوهش براساس این الگوها می‌تواند ما را به نظریۀ اسلامی و تولید علم دینی برساند! در بررسی این سه مدل ضمن تأکید بر نقاط قوت هریک از آنها، ضعف‌ها و نقص‌های آنها را نیز گوشزد کرده و هیچ‌کدام روش‌هایی مطمئن برای اکتشاف نظریۀ اسلامی قلمداد نشده‌اند و البته در فصل پایانی با بهره‌گیری از نقاط قوت هرکدام از این روش‌ها، تلاش شده درصورت امکان روشی کامل‌تر و بی‌نقص‌تر برای اکتشاف نظریۀ اسلامی در علوم انسانی ارائه شود.

فصل پنجم به تشریح و تحلیل عوامل زمینه‌ای نظریه‌پردازی (اعم از عوامل ساختاری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، روان‌شناختی و اخلاقی) اختصاص یافته است. مبتنی‌بر مباحث این فصل تلاش شده ثابت شود اولاً، نظریه‌پردازی در علوم انسانی در بسترهای خاصی شکل می‌گیرد و علل و عوامل فردی و اجتماعی نه‌تنها در تولید نظریه که در کیفیت آن نیز تأثیر می‌گذارند و ثانیاً، این تأثیرگذاری هرگز نباید در مقام داوری دربارۀ نظریه‌ها نقش‌آفرین باشد. یک نظریۀ علمی تاحدامکان باید بتواند خود را از وابستگی به شخصیت و فرهنگ نظریه‌پرداز و همچنین، شرایط محیطی و اجتماعی پیدایش نظریه جدا کند. این کار را می‌تواند با تبعیت از ضوابط منطقی و عقلی و علمی انجام دهد. به همین ترتیب، در سنجش ارزش یک نظریه و داوری دربارۀ آن باید تعلقات فرهنگی و ارزشی را نادیده گرفت و براساس ضوابط علمی و عقلی به داوری دربارۀ درستی یا نادرستی یک نظریه یا کارآمدی و ناکارآمدی آن پرداخت.

در فصل ششم به بحث از نقش مبانی فلسفی در نظریه‌پردازی پرداخته‌ شده است. مبانی فلسفی (اعم از مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی) در ابعاد مختلف نظریه‌پردازی نقش‌آفرینی می‌کنند؛ اولاً، در تعیین روش گردآوری و تحلیل داده‌ها آثار و پیامدهای خود را نشان می‌دهند؛ ثانیاً، در تعیین چهارچوب مفهومی نظریه و خلق و ابداع مفاهیم جدید نقش خود را برجای می‌نهند؛ ثالثاً، در تعیین هدف غایی به‌عنوان نقطۀ آرمانی حرکت علمی نظریه‌پرداز دخالت می‌کنند؛ و رابعاً، در شکل‌دهی به مؤلفه‌های مهم یک نظریه یعنی توصیف، تبیین، پیش‌بینی و کنترل هرگز نمی‌توان مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی را نادیده گرفت. افزون بر این، در این فصل نمونه‌هایی واقعی و عینی برای نشان‌دادن نقش‌آفرینی مبانی فلسفی در نظریه‌های سیاسی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی ذکر شده است.

فصل هفتم، به بیان ویژگی‌های عمومی نظریه‌پردازان اختصاص یافته است. در این فصل ابتدا به ویژگی‌های تقریباً مشترک میان همۀ نظریه‌پردازان علوم انسانی پرداخته شده است. ویژگی‌هایی مثل گسترۀ دانش، توانمندی‌های شناختی، پایبندی به مبانی نظری، تحمل ابهام و آشفتگی، تحمل بازگشت به عقب، سخت‌کوشی، پرهیز از نگاه عجولانه و داشتن نگاه متأملانه به‌عنوان ویژگی‌های عمومی نظریه‌پردازان ذکر شده است. در ادامه نیز ویژگی‌های اختصاصی نظریه‌پردازان دینی بیان شده است. در این راستا به اموری همچون بهره‌مندی از نورانیت درونی، حق‌طلبی، قرآن‌شناسی، بهره‌مندی‌های اخلاقی ویژه‌ای که با عنوان قوۀ قدسیه از آنها یاد شده است؛ در کنار داشتن مهارت لازم در ارجاع مسائل به مبانی و لزوم تمرین و ممارست در تفریع فروع پرداخته شده است.

فصل هشتم، به تبیین پیش‌نیازهای علمی نظریه‌پردازی اسلامی در دو دستۀ کلی آگاهی‌های درون‌رشته‌ای و آگاهی‌های اسلامی قلمرو علوم انسانی اختصاص یافته است. در بخش آگاهی‌های درون‌رشته‌ای به ضرورت نظریه‌شناسی، آگاهی از مرزهای دانش در قلمرو موضوع مورد بحث و آگاهی از مقتضیات عصر اشاره کرده و در بخش آگاهی‌های اسلامی به ضرورت آشنایی با مسائلی ازقبیل زبان اسلام، تاریخ و فرهنگ صدر اسلام، قرآن، حدیث و دانش‌های حدیثی، دانش‌های اسلامی ناظر به روش (منطق، اصول و معرفت‌شناسی) و همچنین، آشنایی با مبانی نظری اسلامی در حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی و ارزش‌شناسی پرداخته‌ شده است.

بالأخره در آخرین فصل با عنوان «روش نظریه‌پردازی اکتشافی» نویسنده مدل مقبول خود را برای نظریه‌پردازی اسلامی در علوم انسانی عرضه کرده است. بدین منظور ابتدا اشاره‌ای به مفروضات معرفت‌شناختی و دین‌شناختی این مدل شده و سپس فرایند اکتشاف نظریۀ اسلامی در نه گام تشریح شده است. نویسنده معتقد است اگر کسی با دقت این نه گام را طی کند، تاحد معقول و مقبولی و با اطمینان خاطر عالمانه‌ای می‌تواند محصول پژوهش خود را به‌عنوان یک نظریۀ اسلامی عرضه کند. این نه گام عبارت‌اند از: «تعیین و تبیین موضوع یا مسئلۀ تحقیق»، «گردآوری پاسخ‌های ارائه‌شده به مسئلۀ تحقیق»، «تحلیل پاسخ‌های گردآوری‌شده»، «جست‌وجو در منابع و متون اسلامی»، «اعتبارسنجی مستندات گردآوری‌شده»، «فهم عمیق متون و اطلاعات گردآوری‌شده»، «عرضۀ محصول کار بر ضوابط اسلامی حاکم بر قلمرو مربوط»، «عرضۀ محصول گام پیشین بر قواعد اسلامی حاکم بر زیست انسانی» و بالأخره «عرضۀ نتایج گردآوری‌شده از مراحل پیشین بر مقاصد و غایات زیست اسلامی».

[۱]. دکارت، رنه، گفتار در روش درست راه‌بردن عقل و جست‌وجوی حقیقت در علوم، ترجمۀ محمدعلی فروغی، ضمیمۀ سیر حکمت در اروپا، ص ۶۰۱٫

افزودن به سبد خرید
Quick view
WOODMART 2019 CREATED BY X-TEMOS STUDIO. PREMIUM E-COMMERCE SOLUTIONS.
payments
فروشگاه
لیست علاقه مندی ها
1 موارد سبد خرید
حساب کاربری من

سبد خرید

خروج
خروج
شروع به تایپ کردن برای دیدن پستهایی که دنبال آن هستید.
  • منو
  • دسته بندی
منوی دسته بندی های خود را در تنظیمات تم -> سربرگ -> منو -> منو موبایل (دسته ها)
  • خانه
  • حساب کاربری من
  • پرداخت
  • سبد خرید
  • محصولات
  • شرایط و ضوابط
  • ارتباط با ما
کلید اسکرول خودکار به بالا