فروشگاه صدرا
ورود / ثبت نام

ورودایجاد حساب کاربری

رمزعبورتان را فراموش کرده‌اید؟
1 موارد / تومان۵۷,۰۰۰
منو
فروشگاه صدرا
1 موارد / تومان۵۷,۰۰۰
  • خانه
  • حساب کاربری من
  • پرداخت
  • سبد خرید
  • محصولات
  • شرایط و ضوابط
  • ارتباط با ما
مشاهده سبد خرید “روش شناسی علوم انسانی اسلامی” به سبد شما افزوده شد.
فروخته شده
برای بزرگنمایی کلیک کنید
خانهکتب علوم انسانی ابن خلدون
محصول قبلی
تحلیل نظری دولت یازدهم تومان۱۲,۰۰۰ تومان۹,۰۰۰
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
جامعه شناسی ۲۲ خرداد؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آینه واقعیت تومان۴۴,۰۰۰ تومان۳۳,۰۰۰

ابن خلدون

تماس بگیرید

ترجمه و تدوین: دکتر کامیار صداقت ثمر حسینی

ناشر: انتشارات آفتاب توسعه(ناشر آثار مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا)

نوبت چاپ: چاپ اول

سال نشر:۱۳۹۲

طراحی جلد: یوسف بهرخ

شمارگان: ۷۰۰ جلد

قیمت: ۱۲۵۰۰ تومان

شابک: isbn:978-964-7867-24-5

دسته: کتب علوم انسانی برچسب: ابن خلدون, کامیار صداقت ثمر حسینی
اشتراک گذاری
فیس بوک Twitter پینترست لینکدین تلگرام
  • نظرات (0)
  • Shipping & Delivery
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

Shipping & Delivery

محصولات مشابه

-25%ویژه
بستن

واقعیت و روش تبیین کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی

تومان۴۰,۰۰۰ تومان۳۰,۰۰۰

کتاب «واقعیت و روش تبیین کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی» نوشته‌ی دکتر عطاءالله رفیعی آتانی توسط انتشارات آفتاب توسعه (ناشر اختصاصی مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا) در ۳۲۸ صفحه منتشر شد. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت، رئیس دبیرخانه دائمی کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی و دبیر علمی چهارمین کنگره است. در مقدمه این کتاب آمده است: در فضای گفتمانی «عقلانیت نوین اسلامی» که برآمده از اقتضائات و نیازهای انقلاب اسلامی است، از یک‌سو ضرورت تداوم فلسفه‌ی اسلامی در عرصه‌های اجتماعی و از سوی دیگر ضرورت بازخوانی انتقادی علوم و امور مختلف (از قبیل حکومت، خانواده، هنر و…) از منظر مبانی فلسفی، به‌شدت مطرح بوده و هست. گویی این دو ضرورت باید دو روی یک سکه قلمداد شوند. متن پیشرو، حاصل تلاشی است که نگارنده برای پاسخ توأمان به این دو ضرورت، انجام داده است. در پی تلاش‌هایی که برای تأملات فلسفی در قلمرو علوم انسانی ـ و البته علم اقتصاد به دلیل رشته‌ی تخصصی‌ام ـ داشته‌ام، جهان جدیدی در پیش روی ذهن و زبانم گشوده شد. با زندگی در فضای فلسفه‌ی اسلامی ناظر به ضرورت مذکور دریافتم که نامهربانی‌های بسیاری، با دلایل و انگیزه‌های مختلف، صخره عظیم عقلانیت اسلامی که محصول یک انباشت تکاملی تاریخی بوده را از جغرافیای اتکاء نظام جمهوری اسلامی تا حدود زیادی خارج کرده است. برخی آن را یونانی الاصل و برخی عقیم، برخی دیگر، رقیب معارف منصوص دینی و برخی آن را «تاریخ گذشته» قلمداد می‌کنند و برآنند که بدون اتکاء به آن فلسفه تولید کنند و بعضی دیگر تلاش می‌کنند تا آن را فقط برای تبیین الهیات و کلام مصطلح بکار گیرند، بخش عمده باورمندان به مبناگروی در علوم و امور مختلف نیز برآنند که میراث فلسفه اسلامی برای انجام چنین وظیفه‌ای ناتوان است و باید دست به کار تولید فلسفه‌ای دیگر شد (یکی از نقدهای اساسی که نگارنده همواره به پژوهشگران این عرصه داشته آن است که خود تلاش می‌کنند تا بدون اتکاء جدی به فلسفه‌ی اسلامی در این حوزه‌های نوپدید با تولید فلسفه‌ای جدید! نظریه‌پرداری کنند) و… نگارنده به هدف حل مسئله علوم انسانی در ایران خود را به دریای مواج و گهربار فلسفه اسلامی سپرد و دریافت که گوئی اساساً فلسفه اسلامی، فلسفه علوم انسانی، فلسفه تحول و… بوده است. مگر نه آنکه صورت اخیر و کامل‌تر فلسفه اسلامی ـ حکمت صدرائی ـ بر مدار صیرورت وجودی انسان تولید و تنظیم شده است؟ و بالاتر از آن بر این باورم که فلسفه اسلامی به ویژه حکمت صدرائی از آن رو که محصول سازگار همه منابع معتبر شناخت از نظر اسلام است که در پاسخ به پرسش‌های فلسفی و در نتیجه بنیادی برای سایر علوم سامان یافته، دقیقاً فلسفه فقه نیز خواهد بود و بر همین اساس است که نظام جامع، واحد و سازگار عقلانیت اسلامی شکل می‌گیرد، نظامی که با تداوم اجتماعی در روزگار ما و به اقتضاء نیازهای انقلاب اسلامی به تولید عقلانیت نوینی منجر خواهد شد و نیز بر این باورم حال که در قلمرو علوم و امور مختلف بدون پاسخ به پرسش‌های فلسفی نمی‌توان گام‌های بعدی را برداشت، تولید مبانی فلسفی هم وزن میراث فلسفی موجود، عمری به درازای شکل‌گیری و تکامل فلسفه اسلامی نیاز دارد. البته این باور اساسی به معنای آن نیست که روند تکاملی نظریه‌پردازی در فلسفه اسلامی و نیز نقد آن باید متوقف شود، پیداست که اگر گذشتگان ما چنین می‌اندیشیدند ما اکنون چنین دستاورد فاخری را شاهد نبودیم… آنچه که در پیش روی شماست ویراست نخست فلسفه علوم انسانی در چارچوب فلسفه اسلامی است (متنی که سعی شده پر استناد به میراث فلسفه اسلامی ـ حتی به نحو نامتعارفی حاوی نقل قول‌های مستقیم متعددی ـ باشد، تا براستی به معنای تداوم فلسفه اسلامی باشد). در گام بعدی این متن هم به لحاظ کمیت و هم کیفیت ارتقاء پیدا خواهد کرد و به یاری خدای بزرگ با عنوان فلسفه علوم انسانی اسلامی منتشر خواهد شد.

این کتاب دارای چهار فصل اساسی است: فصل نخست به معرفی روش تولید فلسفه علوم انسانی مبتنی بر فلسفه اسلامی اختصاص دارد. در فصل دوم با این مبنا که موضوع محوری علوم انسانی، کنش انسانی است، به نحو کاملی واقعیت نحوه شکل‌گیری کنش انسانی در چهارچوب فلسفه اسلامی توضیح داده شده است. در فصل سوم و چهارم به ترتیب گزاره‌های هستی‌شناسانه و روش‌شناسانهی برآمده از تبیین انجام گرفته در فصل پیشین، فهرست شده‌اند. گزاره‌هائی که نقش فروض بنیادین را برای نظریات علوم انسانی ایفاء می‌کنند. بنابراین، منطقاً باید مبتنی بر یافته‌های این پژوهش، نظریه‌ی اقتصاد اسلامی و نظریه سیاست اسلامی و نظریه مدیریت اسلامی و… ارائه شوند، که البته به شرط تداوم حیات و امداد الهی و اولیا کرامش، در آینده تقدیم خواهد شد.

این متن از روزنخست تولدش تاکنون در چهار چوب درس فلسفه مدیریت در دوره دکترای مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه علم و صنعت و نیز درس فلسفه علم دوره‌ی دکترای سیاست‌گذاری و فناوری در دانشگاه علم و صنعت و نیز درس توسعه در دوره‌ی دکترای مدیریت تکنولوژی دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه بین المللی المصطفی (ص) و نیز سالیانی در جمع برخی از طلاب و فضلای جوان حوزه علمیه قم و … در کنار منابع دیگر مورد بحث و گفت‌وگوی درسی و تدریس قرار گرفته است. شنیدن، نقد کردن و پرس و جو کردن دانشجویان و طلاب در این دوره‌ها بر پختگی متن افزود. از این بابت بسیار مدیون آنها هستم، البته اگرخلاف عرف نبود از تک تک آنها در این مقدمه‌ی مختصر نام می‌بردم. در پایان وظیفه خودم می‌دانم تا از همکاران توانمند و دلسوزم در مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا به ویژه رئیس محترم مرکز و دبیرخانه کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی به خاطر همه همراهی‌هایشان در به ثمر رسیدن این اثر، سپاسگزاری نمایم. پیداست که تکمیل و تکامل متن پیشرو به دلایل مختلف از جمله بضاعت نگارنده و نیز اهمیت موضوع به شدت به اصلاحات و انتقادات پیشنهادی و راهنمایی‌های خوانندگان اندیشمند وابسته است. سخت چشم در راهم …

و من الله التوفیق رمضان ۱۴۳۸ ق خرداد ۱۳۹۶ ش عطاا…رفیعی آتانی

افزودن به سبد خرید
Quick view
بستن

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی

تومان۱۸,۰۰۰
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی نویسنده: امیر سیاهپوش ناشر: انتشارات آفتاب توسعه (با مشارکت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران) چاپ اول، 1390 شمارگان: 1500 نسخه موجودی کتاب: بسیار محدود
افزودن به سبد خرید
Quick view
ویژه
بستن

بنیان‌های فکری جامعه‌شناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی

تومان۴۲,۰۰۰

نیان‌های فکری جامعه‌شناسان غرب و متفکران اجتماعی اسلامی

 

نویسندگان:

دکتر سید سعید زاهد زاهدانی

مریم مؤمنی

 

نویسنده معتقد است علم پدیده‌ای فرهنگی است. هر فرهنگ مبانی فکری و بنیادی یا به‌عبارتی، جهان‌بینی و جهان‌شناسی مربوط به خود دارد؛ ازاین‌رو، نمی‌توان علم را جدای از این مبانی فکری و فرهنگی تصور و ارزیابی کرد. همۀ عقلای عالم در این موضوع اتفاق‌نظر دارند که ورود هر نوع پیش‌داوری در دریافت واقعیت مذموم و نکوهیده است، اما این بدان معنی نیست که گرایش‌های فرهنگی در تولید علوم دخالتی ندارند. گرایش‌ها و بینش‌های فرهنگی بر مبانی هر علمی حاکمیت دارند و در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی این امر بسیار واضح و روشن‌تر است. نوع جهان‌بینی و جهان‌شناسی در نوع تولید علم اثرِ مستقیم و غیرمستقیم دارد. این امر به‌ویژه در علم جامعه‌شناسی بسیار گسترده قابل‌ملاحظه است.

به اعتقاد نویسنده اندیشمندان مختلف این رشته با نوع جهان‌بینی و جهان‌شناسی خود به تولید نظریه پرداخته‌اند؛ ازاین‌رو، تنوع بسیار وسیعی در نظریات جامعه‌شناسی به چشم می‌خورد. برای مثال نظریه‌پردازان کلاسیک جامعه‌شناسی که همگی به تفسیر و تحلیل حادثۀ بسیار مهم و فراگیر ظهور، بقا و آیندۀ تمدن مدرن پرداخته‌اند، براساس مبانی فکری خود تحلیل‌های گوناگونی ارائه کرده‌اند. این تحلیل‌ها به‌گونه‌ای با هم متفاوت است که گاهی ضدیت و تضاد عمیقی را نشان می‌دهد و موضع‌گیری‌های بسیار متباینی را براساس خود به کارگزاران اجتماعی تکلیف می‌کند؛ برای مثال مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیستی. هرچند بهره‌مندی از یک زمینۀ فرهنگی وجه تشابهاتی را در نظریات نشان می‌دهد، در همان یک فرهنگ هم تنوع نظریه‌پردازی‌ها به‌گونه‌ای است که اختلاف‌نظرها و موضع‌گیری‌های عمیقی را به‌دنبال خود می‌آورد. برای مثال بین سنت اروپایی و امریکایی در این رشته اختلافات چشمگیری وجود دارد و در هریک از این دو سنتِ گفته‌شده باز اختلافاتی مشاهده می‌شود. مثلاً بین جامعه‌شناسی آلمان، فرانسه و انگلستان در اروپا تفاوت‌های روشنی قابل مشاهده است.

در غرب که همۀ اندیشمندان بر اصولی مانند دنیاگرایی (سکولاریسم)، انسان‌گرایی (هیومنیزم)، عمل‌گرایی (پراگماتیزم) و دیگر گرایش‌ها و بینش‌های مشترک جهان‌بینی تمدنِ مدرن توافق نظر دارند، چنین اختلافاتی مشاهده می‌شود. حال چگونه می‌توان انتظار داشت که وقتی جهان‌بینی و جهان‌شناسی تفاوت گسترده‌تری داشته باشند اختلاف‌نظر در نوع نگاه جامعه‌شناختی رخ ننماید؛ ازاین‌رو است که امروزه بحث‌های زیادی دربارۀ جامعه‌شناسی اسلامی و تفاوت‌های آن با جامعه‌شناسی متداول در جریان است و اندیشمندانی با نظریه‌پردازی‌های خود این اختلافات را به‌طور گسترده‌ای به ظهور رسانده‌اند.

نویسنده برمبنای همین رویکرد نتیجه گرفته است که در صحنۀ سیاسی جهان امروز دو فرهنگ سکولار غرب و فرهنگ اسلامی درمقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند. این اختلافات به‌حدی جدی شده است که جنگ‌های خونینی به‌ویژه در منطقۀ غرب آسیا که مرکز و زادگاه فرهنگ اسلامی است به تحریک و دست عاملان فرهنگ غرب شکل گرفته و در جریان است. سیاست‌مداران این دو حوزۀ فکری هریک بر‌اساس مبانی فکری خود به توجیه عملکرد خویش می‌پردازند و هریک با موضع‌گیری‌های خرد و کلان خود انتظار غلبه بر دیگری دارند. اما پرواضع است که غلبه از آن کسانی است که قدرت تحلیل بالاتری از اوضاع واقعی در کوتاه‌مدت و در بلندمدت داشته باشند؛ کسانی که با علم و جوهرۀ آن آشنایی دارند به‌خوبی می‌دانند که این قدرت تحلیل وابسته به نوع علوم انسانی و اجتماعی به‌طور اعم و جامعه‌شناسی، به‌عنوان علمی که در دو حیطۀ خرد و کلان نظر دارد، به‌طور اخص است. همان‌طور که گفته شد نوع علوم و به‌خصوص علوم انسانی و اجتماعی وابسته به نوع جهان‌بینی و جهان‌شناسی فرهنگ حاکم بر فرد و جامعه است. جالب است که هر دو طرف به‌علت باور به جهان‌بینی و جهان‌شناسی خود تحلیل و تبیین یکدیگر را نمی‌پذیرند و هریک براساس تفسیر خود از وقایع به موضع‌گیری می‌پردازند. مسلماً آینده عملاً نشان خواهد داد که حق با کدام طرف است.

کتاب حاضر با چنین مبنا و رویکردی تدوین شده است. در این کتاب هدف نویسنده بررسی مبانی جهان‌بینی و جهان‌شناسی اندیشمندان جامعه‌شناسی تمدن سکولار غرب و تمدن اسلامی است تا از این رهگذر اختلافات زیربنایی و روبنایی این نظریه‌پردازان شناخته شود.

نویسنده معتقد است برای تدوین علوم اجتماعی لازم است تعریف مشخصی از چهار مفهوم مقدماتی داشته باشیم. این چهار مفهوم عبارت‌اند از: نظام تکوین، تاریخ، جامعه و انسان. بدون توجه به این چهار مفهوم نمی‌توان در زمینۀ علوم اجتماعی نظریه‌پردازی کرد.

ابتدا تعریفی اجمالی از این چهار مفهوم ارائه شده تا با درنظرگرفتن آن‌ها نوع نگاه هریک از اندیشمندان به این چهار مفهوم مشخص شود. پرداختن به تعریفی دقیق و مبسوط از این مفاهیم می‌تواند ما را از تحلیل جداگانۀ هریک از آنان از دیدگاه نظریه‌پردازان مختلف بازدارد.

تعریف خاص از نظام یا عالم تکوین یعنی به نظر قائل به آن، جهان چگونه پدید آمده است و چه سرانجامی خواهد داشت. بدون توجه به این مفهوم نمی‌توان تصوری از طبیعت و جامعه و آنچه در آن‌ها می‌گذرد داشت. دومین مفهوم کلانی که باید تصوری از آن داشت تا به مفهوم روشنی از انسان و جامعه رسید تاریخ است؛ انسان چگونه به‌وجود آمده و اجتماعات چگونه شکل گرفته‌اند و چه سرنوشتی تا به امروز بر آنان گذشته است؟ مفهوم جامعه در زمینۀ آن نظام تکوین و در آن تاریخ تعریف می‌شود. البته پرواضح است که برای محقق اجتماعی، جامعه ‌باید تعریفی مشخص داشته باشد. برای مثال پاسخ به سؤالاتی نظیر سؤالات زیر باید روشن باشد تا بتوان به جامعه‌شناسی پرداخت؛ جامعه چگونه تشکیل می‌شود؟ وجود آن اجباری است یا اختیاری؟ و عوامل اصلی تعیین‌کننده‌اش کدام‌اند؟ وجود جامعه اصیل است یا فرد؟ درنهایت، متفکر اجتماعی باید تعریف مشخصی از انسان داشته باشد تا بتواند از اجتماع و آنچه در آن می‌گذرد تبیین معقولی ارائه کند.

علاوه‌بر تفاوت در تعریف، نحوۀ برقراری ارتباط بین این مفاهیم هم می‌تواند محل اختلاف باشد؛ بنابراین، از جهت مفهوم‌شناسی و نوع برقراری ارتباط بین این مفاهیم لازم است به نظریه‌های مختلف توجه شود و اختلافاتشان روشن شود؛ به‌این‌ترتیب، می‌توان در محدودۀ این چهار مفهوم جهان‌شناسی و جهان‌بینی هریک از نظریه‌پردازان را بررسی و علت و میزان اختلاف بین آنان را مشخص کرد.

نظریه‌پردازان مختلف اجتماعی تعاریف گوناگونی از این مفاهیم دارند و علت اختلاف در نظریۀ آنان همین اختلاف‌ها است. توافق در تعاریف کلان میزان تشابه نظریه‌های تحت شمول آنان را بیشتر می‌کند. گفتنی است که چهار مفهوم ذکرشده (نظام تکوین، تاریخ، جامعه، انسان) به‌ترتیب از کلان به خرد سیر می‌کنند؛ ازاین‌رو، می‌توان گفت که در یک منظومۀ فکری تعریف از تاریخ با تعریف از نظام تکوین، تعریف از جامعه با تعریف از تاریخ و تعریف از انسان با تعریف از جامعه قید می‌خورد؛ به‌عبارت دیگر، تعریف از نظام تکوین کلی‌تر از تاریخ، تعریف از تاریخ کلی‌تر از جامعه و تعریف از جامعه کلی‌تر از تعریف انسان است.

در این تحقیق از بین نظریه‌‌پردازان مشهور کلاسیک جامعه‌‌شناسی به کارل مارکس، امیل دورکیم، ماکس وبر و جرج زیمل و از جامعه‌شناسان مشهور معاصر به بلومر، پارسونز، شوتس، فوکو، دریدا، بودریار، هابرماس، بوردیو، و گیدنز پرداخته شده است. شایان ذکر است که شاید امروزه برخی در دسته‌بندی خود مثلاً بلومر و پارسونز را ازجمله جامعه‌‌شناسان کلاسیک قلمداد کنند. در اینجا جداسازی یادشده فقط برای تفکیک فصل‌های کتاب صورت گرفته است و بر سر اصالت آن مناقشه‌ نیست. از نظریه‌پردازان و متفکران اجتماعی اسلامی دربارۀ فارابی، ابن‌خلدون، شهید صدر، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله جوادی آملی و مرحوم آیت‌الله سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی مطالبی آمده است. هرچند در این میان هم می‌توان اسامی دیگری را به این لیست اضافه کرد.

علاوه‌بر اندیشمندان یادشده، در بخش دیگری به بررسی متفکران مسلمانی که در غرب و یا فضای تمدن مدرن زندگی می‌کنند نیز پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده مشی لیبرالیسم غربی به همۀ انواع اندیشه‌ها در کنار هم اجازۀ بروز می‌دهد. همۀ اندیشه‌ها می‌توانند مثل کتاب‌های یک کتابخانه در کنار هم قرار گیرند. البته جریان حاکم اجتماعی است که از بین این کتاب‌ها گزینش می‌کند و آن را که می‌خواهد و به همان نحوی که می‌خواهد، می‌خواند و استفاده می‌کند. در ضمن خود اندیشمندانی که در خرده‌فرهنگ اسلامی واقع در فرهنگ غرب تنفس می‌کنند نیز در چنین فضایی و در ربط با همین نوع از فرهنگ غالب اجتماعی، اندیشه‌ورزی می‌کنند و مطالب خود را ارائه می‌دهند؛ ازاین‌رو، به هر صورت، تأثیر فضای اجتماعی بر اندیشه، خود را نشان می‌دهد. در این کتاب دربارۀ چهار تن از متفکران مسلمان ساکن در غرب هم مطالعه شده تا مشخص شود به چه میزان زمینۀ اجتماعی فرهنگ غالب فکر آنان را تحت‌تأثیر خود قرار داده است. مقایسۀ این نظریه‌‌پردازان با نظریه‌پردازان ساکن در زمینۀ اجتماعی کشورِ با فرهنگ اسلامی ایران خود خالی از لطف نیست.

مبنای نویسنده در انتخاب اندیشمندان بررسی‌شده در این کتاب، تفاوتشان با یکدیگر و نقش نسبتاً مؤثری است که در اندیشه‌پردازی انسانی و اجتماعی داشته‌اند. به نظر می‌رسد که هریک از این اندیشمندان مبنای فکری مستقلی نسبت‌به دیگران دارند و خود سبک و مذاق متفاوتی در مقایسه با سبک‌های دیگر دارند. برخی از جامعه‌شناسان بیان بسیار روشنی از این چهار مفهوم دارند. برای مثال اسپنسر در مفهوم تکوین آشکارا پیرو داروین است، یا آگوست کنت در بیان مراحل گذشته بر تاریخ آشکارا عقل و اندیشه را معیار تطور اجتماعی می‌داند. از انتخاب این اندیشمندان اجتماعی برای این مطالعه پرهیز شده با این استدلال که وقتی این کتاب، به‌ویژه توسط دانشجویان رشتۀ جامعه‌شناسی خوانده می‌شود به‌راحتی بتوانند موضع این‌گونه از جامعه‌شناسان را در نظریه‌پردازی اجتماعی‌شان تشخیص دهند؛ از‌این‌رو، جامعه‌شناسانی انتخاب شده‌اند که هم صاحب سبک باشند و هم درک موضعشان از چهار مفهوم اصلی تحقیق نیاز به کمی کنکاش علمی داشته باشد.

شایان ذکر است متفکرین اجتماعی اسلامی یا مسلمان یادشده هیچ‌کدام تاکنون ـ حتی آنان که در قید حیات هستند ـ به‌معنای علم تجربی، متن جامعه‌شناسی مکتوبی از خود ارائه نداده‌اند. برخی بیشتر فلسفی اندیشیده‌اند و برخی دیگر به علوم تجربی نزدیک‌تر شده‌اند. در هر صورت، ازآنجاکه تفکر اجتماعی همۀ آنان می‌تواند زمینه‌ساز شروع حرکت به سمت نوعی از جامعه‌شناسی تجربی باشد، موردتوجه قرار گرفته‌اند. بسیاری از دانشجویان جامعه‌شناسی اسلامی با استناد به اندیشۀ این متفکران در تولید جامعه‌شناسی تجربی اسلامی تلاش دارند؛ ازسوی دیگر، باتوجه به اینکه تحقیق ما درواقع دربارۀ کلیات فلسفی و زیربنایی علم تجربی جامعه‌شناسی است به اندیشمندان غربی هم، که علم تجربی جامعه‌شناسی را ارائه داده‌اند، از زاویۀ این کلیات می‌نگریم؛ به‌عبارت دیگر، این تحقیق در مقدمات و زیربناهای کلی و فلسفی جامعه‌شناسی کنکاش می‌کند و نقطۀ آغاز حرکت به‌سوی جامعه‌شناسی سکولار و اسلامی را نقطۀ تمرکز خود قرار داده است؛ درواقع، موضوع این کتاب اختلافات مبنایی جامعه‌شناسی سکولار با جامعه‌شناسی اسلامی ـ که تصور می‌شود إن‌شاءالله در آینده‌ای نه‌چندان دور توسط اندیشمندان اسلامی تدوین خواهد شد ـ را بررسی کرده است.

در فصل اول این کتاب به معرفی اختلافات موجود در بنیان‌های فکری نظریه‌های اجتماعی ارائه‌شده توسط برخی از جامعه‌شناسان کلاسیک که نام آنان آمد، پرداخته شده است. در این فصل اختلاف رویکردهای ارائه‌شده در هر‌یک از این مفاهیم و نحوۀ برقراری ارتباط بین آنان تشریح شده که منجر‌به اختلاف در نظریه‌پردازی‌شان شده است. فصل دوم به مبانی فکری نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی مدرن و پست‌مدرن اختصاص یافته و در انتهای این فصل جمع‌بندی این مفاهیم و گونه‌های آن در مجموعۀ جامعه‌شناسی غرب ارائه شده است. فصل سوم به معرفی دیدگاه اندیشمندان اسلامی با توجه به این چهار مفهوم می‌پردازد. با تکمیل فصل‌های اول، دوم و سوم و بررسی مبانی کلی نظریات مختلف جامعه‌شناسی در جامعه‌شناسی غرب و در اندیشۀ متفکرین اسلامی، زمینه برای ارائۀ یک مطالعۀ تطبیقی از این دو نوع نگاه فراهم می‌شود. فصل چهارم اندیشمندان مسلمانی را بررسی می‌کند که در زمینۀ فرهنگ و تمدن غرب با مبانی اسلامی اندیشه‌ورزی کرده‌اند. فصل نتیجه‌گیری یعنی فصل پنجم، نگاه تطبیقی بین مبانی فکری جامعه‌شناسی محصول تمدن مدرن را با مبانی کلی تفکر اجتماعی منبعث از اندیشۀ متفکران اسلامی عرضه می‌دارد.

افزودن به سبد خرید
Quick view
-25%
بستن

جامعه شناسی ۲۲ خرداد؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آینه واقعیت

تومان۴۴,۰۰۰ تومان۳۳,۰۰۰
نویسنده: پرویز امینی ناشر: انتشارات آفتاب توسعه (ناشر آثار مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا) نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۹ ویراستار : مهدی تقوی-یاسر شادمانی شمارگان: ۱۰۰۰۰ جلد شابک: isbn:978-964-7867-20-7
افزودن به سبد خرید
Quick view
-25%ویژه
بستن

الگوهای کلان تولید علوم انسانی اسلامی در بستر انقلاب اسلامی

تومان۸۰,۰۰۰ تومان۶۰,۰۰۰

این کتاب محصول تتبعات و تأملات حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی موسوی در طول چند سال می‌باشد. در مقدمه کتاب مبنا و هدف از نگارش کتاب چنین توصیف شده است: «برای دست یابی به علوم انسانی اسلامی بنیان¬ها و الگوهای متفاوتی از سوی برخی از متفکران مسلمان ارائه شده است و هر یک به فراخور نوع رویکرد در علم شناسی و دین شناسی و متأثر از دغدغه¬ها و انگیزه¬های اجتماعی، الگویی ارائه کرده¬اند که دارای نقاط مشترک و وجوه متمایزی هستند و می¬توانند مکمل یکدیگر باشند. بدون تردید آشنایی با این دیدگاه¬ها کمک بسیاری به درک بهتر موضوع می‌کند. در طول یک دهه اخیر کتاب¬ها و مقالات متعددی در اطراف این موضوع نوشته شده است و مباحث گسترده¬ای در مجامع علمی و فرهنگی میان اندیشمندان مطرح شده است. اما آن¬چنان که می¬بایست این جریان در سطوح مختلف جامعه¬ی علمی، ترویج نشده است. نهضت تولید علم اگرچه نیازمند تحقیقات بنیادین و نظریه پردازی‌های خرد و کلان است؛ اما نیازمند ترویج و جریان سازی علمی و فرهنگی برای ایجاد فضای گفتمانی هم هست تا در پرتو معرفی صحیح طرح، از برداشت¬های غلط کاسته شود و در میان نسل جوان حوزه و دانشگاه دغدغه آفرینی شود تا آن‌ها نیز متکی بر اراده خود جوش و حقیقی وارد عرصه شوند. والا با نگاه دستوری، بخشنامه¬ای و مقطعی راه به جایی نمی-توان برد بلکه می‌بایست در کشور فضای گفتمانی ایجاد کرد و ایجاد فضای گفتمانی نیز مبتنی بر ترویج علمی این گفتمان و تولید آثار متناسب با سطوح مختلف مخاطبین از دانش آموزان، دانشجویان و طلاب جوان تا اساتید و نظریه پردازان است. نویسنده کتاب متذکر می‌شود که با مطالعه و گردآوری مطالبی در این راستا سعی کرده در شکل‌دهی به این فضای گفتمانی سهیم باشد. از نظر ایشان مخاطب اصلی این اثر، جوانان دغدغه مندی هستند که دل در گرو اعتلای ایران اسلامی داشته و سعی دارند گام‌های بلندی برای سربلندی کشور، ملت و مذهب خویش بردارند. کتاب را می‌توان در مقایسه با آثار مشابه قبلی از چند جهت متمایز دانست: ۱- جامعیت در پرداختن به اندیشه متفکران و صاحب‌نظران علوم انسانی اسلامی در مقایسه با آثار دیگران. ۲- توجه به اندیشه برخی از صاحب‌نظران که پیش از این کمتر به آثارشان توجه شده است مثل آیت الله عابدی شاهرودی. ۳- پرداختن نظام‌مند و علمی به اندیشه حضرت امام خمینی «قدس سره» و رهبر معظم انقلاب «مد ظله العالی»در خصوص علوم انسانی اسلامی، کاری که پیش از این با این انسجام و مبنا دیده نشده است. ۴- رویکرد ترویجی و بیان عام فهم موضوع از دیگر ویژگی‌های کتاب است. آثار مشابه یا معمولاً با قلمی ثقیل و پیچیده نگارش شده و صرفاً برای متخصصان این حوزه قابل فهم و پیگیری است یا اینکه در شکلی شعاری و به اصطلاح ژورنالیستی ارائه شده است. کتاب سید مهدی موسوی را می‌توان حد میانی این آثار دانست. نه خیلی ثقیل و به اصطلاح تخصصی است و نه وارد فضای ژورنالیستی شده است. اثر ایشان در عین حفظ ساختارها و چارچوب‌های علمی و اتکا به روش‌های پژوهشی مورد قبول، با قلمی روان و در حد مقدور، دور از پیچیدگی‌های فنی تقریر شده است به گونه‌ای که عموم دانشجویان و محققان علاقمند می‌توانند از مطالب آن بهره‌مند شوند. در مجموع می‌توان این کتاب را دریچه‌ای برای معرفی مهم‌ترین دیدگاه‌ها در خصوص علوم انسانی اسلامی و مقدمه‌ای برای ورود به بحث‌های پیچیده‌تر و پر دامنه‌تر ارزیابی کرد. ۵- آنچه در این دفتر آمده تمام الگوها و نظریات بیان‌شده در این حوزه نیست، بلکه الگوها و نظریات دیگری نیز وجود دارد که در این مجموعه نیامده است. البته این پژوهش با هدف تحلیل و توصیف نظریه¬ها و الگوها سامان یافته است و به هیچ وجه نگاه انتقادی و تطبیقی نداشته است. این کتاب در سه بخش و چهارده فصل سامان یافته است و کوشش دارد تا علاوه بر بیان تطورات تاریخی علوم انسانی در برخی از مقاطع تمدن اسلامی و تمدن غرب، گزارشی از آراء و الگوهای سیزده نفر از اندیشمندان و متفکران مسلمان ایران و جهان اسلام را ارائه دهد که به نوعی با گفتمان انقلاب اسلامی قرابت دارند. در بخش اول از منظری خاص به تاریخ تطور علوم انسانی در تمدن اسلامی و تمدن مدرن غرب پرداخته شده است. این بخش مشتمل بر دو فصل است: فصل اول: تطورات علوم انسانی در تمدن اسلامی فصل دوم: تطورات علوم انسانی در تمدن مدرن غرب بخش دوم گزارشی از الگوهای ده تن از متفکران و اندیشمندان مسلمان داخلی در تولید علوم انسانی اسلامی تبیین شده است در این فصول سعی شده است دیدگاه یک متفکر در نظم منطقی و ساختاری تنظیم شود و چکیده و لبّ اندیشه و الگوی آنان بدون ورود به جزئیات بیان شود. فصل اول: بنیان‌های تولید علوم انسانی اسلامی از منظر امام خمینی«قدس سره» فصل دوم: نقشه راه دست یابی به علوم انسانی اسلامی از منظر مقام معظم رهبری «مد ظله العالی» فصل سوم: بستر سازی فلسفی و قرآنی علامه طباطبایی جهت تولید علوم انسانی اسلامی فصل چهارم: گام‌های اساسی در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی در اندیشه شهید مطهری فصل پنجم: علوم انسانی در پرتو مکتب اسلام از منظر شهید آیت الله صدر فصل ششم: امکان علوم انسانی اسلامی در بستر حیات معقول از منظر علامه جعفری فصل هفتم: تولید علوم انسانی در پرتو نظریه‌ی علم دینی آیت الله جوادی آملی فصل هشتم: روند اسلامی سازی علوم انسانی از منظر علامه آیت الله مصباح یزدی فصل نهم: اجتهاد عام به مثابه روش علوم انسانی اسلامی از منظر آیت الله علی عابدی شاهرودی فصل دهم: منطق تولید علوم انسانی اسلامی در نگاه حجت الاسلام حسینی شیرازی در بخش سوم که دارای دو فصل است به اندیشه و الگوی فکری دو تن از مهمترین متفکران جهان اسلام از دو کشور مختلف پرداخته شده است: فصل اول: بایسته‌های اسلامی سازی علوم انسانی از منظر سید محمد نقیب العطّاس فصل دوم: جغرافیای اسلامی سازی معرفت در نگرش طه جابر العلوانی

افزودن به سبد خرید
Quick view
بستن

آیت حق؛ تحلیل و بررسی تشییع تاریخی سپهبـد شهیـد حـاج قاســم سلیمـانی

تومان۱۶,۰۰۰
در کنار عظمت واقعه شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، واقعه دیگری که در حد خود شهادت او بزرگ و تکان دهنده محسوب می شود مراسم تشییع جنازه شهید سلیمانی در ایران بود. ده ها میلیون ایرانی با سلایق و گرایش های مختلف، ماتم زده و عاشقانه به خیابان های اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان ریختند و واقعه ای را پس از چهل و یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی رقم زدند که نظیری برای آن نمی توان یافت. تشییع تاریخی حاج قاسم سلیمانی را در شرایطی باید تحلیل کرد که جریان ضد انقلاب در سال های اخیر از هیچ اقدامی برای ضربه حیثیتی به انقلاب اسلامی و مایوس سازی مردم از انقلاب کوتاهی نکرده و نقطه تمرکز این ضربات سپاه بوده است.
افزودن به سبد خرید
Quick view
-25%ویژه
بستن

مبانی علوم انسانی اسلامی

تومان۷۵,۰۰۰ تومان۵۶,۰۰۰

مقدمه جریان فعال در تحول علوم‌انسانی با رویکرد اسلامی جریانی است نوپا که عناصر اصلی این ارگانیسم زنده و پویا دائماً در حال رشد و بالندگی است. این نوپایی در بخش‌های مختلف ظهور می‌یابد من‌جمله در نیل به تعریفی روشن، مستدل و قابل دفاع از علوم انسانی اسلامی مبتنی بر مبانی متقن دین مبین اسلام. به هرحال گروه‌های مختلفی با سطوح فکری و عقیدتی متنوع مشتاق حرکت در این مسیرند و این گروه‌ها از جهات مختلف تفاوت‌های نگرشی و روشی دارند؛ از قبیل تفاوت در تعریف علوم انسانی اسلامی. البته تمام این گروه‌ها در یک‌چیز متفق‌اند و آن ضرورت تغییر در ریل علوم انسانی مرسوم و وجوب ریل‌گذاری بر مبنای اسلام. یک واقعیت را نادیده نباید گرفت و آن‌هم غلبه کمی مدافعان علوم سکولار حتی در دانشگاه‌ها و مراکز ایران اسلامی است؛ و جریان مدافع علم اسلامی ولو اینکه بسیار انگیزه‌مندتر و پرهیجان‌تر در این مسیر حرکت می‌کند اما دارای عِدّه و عُدّه‌ی کمتری است و در این مسیر پرتلاطم و پر معارض لازم است بر انسجام و اتحاد نظری و عملی تأکید بیشتری شود. حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی هم اکنون به عنوان دانشیار گروه فلسفه در مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) مشغول خدمت است و به جد می‌توان ایشان را یکی از نویسندگان موفق در عرصه علوم انسانی اسلامی برشمرد. از مهم‌ترین آثار وی در این زمینه می‌توان به «سبک زندگی اسلامی ایرانی» چاپ مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا، «اصول و مبانی عرفان عملی در اسلام» چاپ انتشارات سمت و انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و «خوب چیست؟ بد کدام است؟» چاپ مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی اشاره کرد. کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» در واقع نقطه‌ی عطف کار ایشان در زمینه‌ی علوم انسانی اسلامی است که تلاش می‌کند تا با تأمین مبنای نظری علوم انسانی اسلامی، ضرورت و نظرات موافق و مخالف را در 9 فصل به تصویر بکشد.

مسئله اصلی کتاب کتاب در جستجوی پاسخ دادن به سؤالاتی از این قبیل است که علوم انسانی چه نوع علومی‌اند؟ چه تفاوت‌ها و تمایزهایی با علوم غیرانسانی دارند؟ هدف یا اهداف علوم انسانی چیست؟ علوم انسانیِ اسلامی به چه معنی است؟ آیا قید «اسلامی» در این ترکیب، احترازی است یا توضیحی؟ روش تحقیق در علوم انسانی اسلامی به چه صورت است؟ روش تحلیل و داوری نظریه‌ها در علوم انسانی چگونه است؟ آیا منحصر دانستن روش‌شناسی علوم انسانی در روش تجربی موجه است؟ آیا استناد به متون دینی در تحلیل کنش‌های انسانی، علم تولیدی ما را امری اختصاصی و درون دینی نمی‌کند؟ چگونه می‌توان درستی نظریه‌ی خود را برای کسانی که هم‌کیش و هم آیین ما نیستند، تبیین کرد؟ ارزش‌ها چه نقشی در علوم‌انسانی دارند؟ آیا پذیرش تأثیر ارزش در دانش، مستلزم از دست دادن عینیت و بی‌طرفی علمی نیست؟ چگونه می‌توان از علوم انسانی اسلامی سخن گفت و درعین‌حال ویژگی‌های عینیت، بی‌طرفی، آزاداندیشی و واقع‌گرایی علمی را تأمین کرد؟ دلایل مخالفان علم‌دینی و علوم انسانیِ اسلامی به‌طور خاص، چیست؟ از چه قوت و اعتباری برخوردارند؟ که کتاب در ادامه به یک یک سؤالات وابی در خور ارائه می‌کند.

ساختار کلی کتاب برای ارائه پاسخ‌هایی روشن و منطقی به این نوع پرسش‌ها، محتوای کتاب در ۹ فصل دسته‌بندی‌شده است: فصل اول، به تبیین مباحث کلی و مقدماتی اختصاص‌یافته است. در این فصل ضمن اشاره‌ای کوتاه به مباحثی درباره‌ی تاریخچه‌ی علوم‌انسانی و ایده‌ی علوم انسانی اسلامی، نکته‌های نسبتاً مفصلی درباره‌ی اهمیت و ضرورت پرداختن به این بحث بیان شده است. بدین ترتیب، غیرمستقیم سخن برخی از مخالفان این ایده،‌ که مدعی غیرضروری بودن طرح این مسئله هستند، نقد و رد شده است. فصل دوم به بحث از چیستی علوم‌انسانی اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش بیان می‌دارد که علی‌رغم گسترش علوم‌انسانی در همه‌ی دنیا، بسیاری از دانشجویان و حتی فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف علوم‌انسانی، تعریفی روشنی از این حوزه‌ی معرفتی ندارند. از طرفی هرگونه حرکتی در جهت ایجاد تحوّل در علوم‌انسانی یا اسلامی‌سازی آن و یا تولید علوم انسانیِ اسلامی نیز بسته به داشتن درکی روشن از دانش، روش‌شناسی، هدف و غرض این علوم است. در این فصل، ضمن اشاره به اختلاف‌های فراوان در تعریف علوم‌انسانی و توجه دادن به ابعاد توصیفی و تجویزی این علوم، تلاش شده با ذکر ویژگی‌هایی برای موضوع مورد مطالعه‌ی علوم‌انسانی، تعریفی شفاف و کارآمد ارائه شود. فصل سوم اختصاص به معناشناسی «علوم انسانیِ اسلامی» دارد. در این فصل، ابتدا تفاوت‌های چهار اصطلاح «تحول علوم‌انسانی»، «بومی‌سازی علوم‌انسانی»، «اسلامی‌سازی علوم‌انسانی» و «علوم‌انسانی اسلامی»‌ یبان شده و سپس گزارشی اجمالی از یازده تعریف مطرح‌شده برای علم‌دینی و علوم انسانی اسلامی ارائه می‌گردد و در نهایت نویسنده معنای مد نظر خود را تبیین و تفسیر می‌نماید. نویسنده در فصل چهارم به معرفی و تبیین چند دیدگاه مهم در حوزه‌ی علوم انسانی اسلامی می‌پردازد. در این فصل ضمن اشاره به انواع دیدگاه‌ها و دسته‌بندی‌های مختلفی که از دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره‌ی ایده‌ی علم‌دینی ارائه شده، دیدگاه دو تن از موافقان این ایده نیز به اختصار گزارش شده است. فصل پنجم به مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی پرداخته و در ذیل هرکدام از مبانی پنج‌گانه‌ی «معرفت‌شناختی»، «هستی‌شناختی»، «دین‌شناختی»، «انسان‌شناختی» و «ارزش‌شناختی»؛ به اموری اشاره شده است که تأثیری مستقیم در نوع نگاه دانش‌پژوهان و محققان به علوم‌انسانی دارد و زیرساخت و بنیان علوم انسانی اسلامی را شکل می‌دهند. البته در این فصل، حتی‌الامکان، از توضیح، تحلیل و تعلیل مبانی، صرف نظر شده و خوانندگان به منابع تفصیلی‌تر درباره‌ی هرکدام از آن مبانی ارجاع داده شده‌اند. فصل ششم، نویسنده ابتدا ضمن بیان اهمیت مسئله‌ی روش در تمایز علوم، به تأثیرپذیری روش تحقیق از دیدگاه‌های معرفت‌شناسانه‌ی محققان می‌پردازد و سپس به معرفی نظریه‌ی «وحدت روش علمی» و نقد و بررسی ادله‌ی قائلین این دیدگاه پرداخته و در ادامه‌ی نظریه‌ی «تکثر روشی علوم‌انسانی» را توضیح و دیدگاه اسلامی در این موضوع را تبیین می‌نماید. فصل هفتم به تحلیل نقش نظام ارزشی در علوم‌انسانی می‌پردازد. در این فصل ضمن نقد و رد دیدگاه‌هایی که مدعی عدم تأثیر ارزش‌ها در علوم‌انسانی هستند، نظریه‌ی «تأثیرپذیری علوم‌انسانی از نظام ارزشی» محققان، به تفصیل تبیین شده است. بدین منظور، تأثیر ارزش‌ها در مراحل مختلف تولید علم، اعم از مرحله‌ی انتخاب موضوع و مسئله‌ی تحقیق، انتخاب هدف و غایت تحقیق، روند تحقیق و نهایتاً در مرحله‌ی نتیجه‌گیری و کاربرد تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل هشتم با عنوان «علوم انسانی اسلامی، واقع‌بینی و آزاداندیشی علمی» نگارنده به دنبال آن است که نشان دهد ایده‌ی علوم انسانی اسلامی نه تنها منافاتی با واقع‌بینی و آزاداندیشی علمی ندارد بلکه بدون پذیرش آن نمی‌توان از بی‌طرفی علمی، حقیقت‌پژوهی و آزاداندیشی سخن گفت. در این فصل با تحلیل برخی از فضایل و رذایل اخلاقی در عرصه‌ی پژوهش، معلوم شده است که فقط در سایه‌ی پایبندی به اخلاق و ارزش‌های اسلامی و الهی است که می‌توان واقع‌بینی علمی و آزاداندیشی را تأمین کرد. و نهایتاً در فصل نهم هشت دلیل از مهم‌ترین ادله‌ی مخالفان علوم انسانی اسلامی موردبررسی و نقد قرار گرفته است.

ویژگی‌های این کتاب 1. تاکنون اندیشمندان و نویسندگان جهان اسلام کتاب‌های فراوانی درباره‌ی علم‌دینی و اسلامی‌سازی علوم‌انسانی تدوین کرده‌اند. با وجود این، رویکرد عمده‌ی آنان معرفی دیدگاه‌ها و احیاناً نقد و بررسی بوده است؛ اما این کتاب سعی کرده ضمن توجه به دیدگاه‌های موجود ابعاد مختلف علوم‌انسانی را مورد توجه قرار داده و اسلامی بودن علوم‌انسانی را در هرکدام از آن‌ها تشریح و تحلیل کند. به همین دلیل مسائلی چون موضوع، روش، هدف، مبانی، کارکردها و ویژگی‌های علوم انسانی اسلامی در مقایسه با علوم‌انسانی غیر اسلامی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. 2. بیشتر کتاب‌هایی که تاکنون در حوزه‌ی علم‌دینی نوشته شده است، متمرکز بر اسلامی‌سازی علوم‌طبیعی بوده‌اند و به صورت گذرا و ضمنی به مبحث علوم‌انسانی پرداخته‌اند؛ اما کتاب حاضر اختصاص به بحث علوم‌انسانیِ اسلامی دارد و سعی کرده است همه‌ی مباحث خود را در همین موضوع متمرکز کند و نفیاً یا اثباتاً از ورود به بحث علوم طبیعی اسلامی خودداری کند. 3. این کتاب به عنوان کتابی درسی در زمینه‌ی فلسفه‌ی علوم انسانی اسلامی نوشته شده است و به همین دلیل سعی شده برخی از ویژگی‌های شکلی کتاب درسی در آن رعایت شود. به عنوان مثال، در پایان هر فصل هم خلاصه فصل ذکر شده و هم پرسش‌هایی ناظر به محتوای فصل و هم موضوعاتی برای تحقیق و پژوهش بیشتر محققان و خوانندگان معرفی گردیده است. 4. با توجه به گستردگی مباحث و موضوعات مربوط به علوم انسانی اسلامی و محدودیت کتاب حاضر سعی شده برخی از مباحث یا دیدگاه‌های مهم در این موضوع در پایان هر فصل و ذیل عنوان «برای پژوهش بیشتر» ذکر شود. تأمل و دقت در این مسائل و مباحث و تحقیق درباره‌ی آن‌ها می‌تواند حوزه‌ی اطلاعات و دانش خوانندگان این کتاب را گسترده‌تر و عمیق‌تر کند. 5. این کتاب به‌جای نظریه‌محوری یا مکتب‌محوری، اغلب مباحث خود را به صورت مسأله‌محور و با نگاهی جامع به مسائل مورد بحث، دنبال کرده است. روشن است که پژوهش‌های مسأله‌محور نه تنها دشوارترند بلکه اقتضائاتی دارند که بی‌توجهی به آن‌ها موجب ناکارآمدی تحقیق خواهد شد. به عنوان مثال، در پژوهش‌های مسأله‌محور منابع مختلف و دیدگاه‌های متفاوت باید دیده شوند و صرفاً پاسخ‌ها و مسائل ناظر به مسئله مورد نظر انتخاب شود. 6. در این کتاب سعی شده از پراکنده‌گویی و پرگویی پرهیز و با توجه به مخاطبان ویژه این کتاب، مباحث به صورت کوتاه و گویا بیان و از شرح و تفصیل نظریه‌ها و دیدگاه‌ها و مباحث مطرح شده خودداری شود. کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» دارای ۶۲۴ صفحه و در قطع رقعی توسط انتشارات آفتاب توسعه (ناشر آثار مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا) در زمستان 1393 منتشر شده است.

افزودن به سبد خرید
Quick view
بستن

نوسازی آموزش عالی از دیدگاه مقام معظم رهبری

تومان۶۹,۰۰۰
«امروز خوشبختانه ما دانشمندان‌ جوان مؤمن‌ و تحصیل‌کرده‌هاى باایمان داریم که مى‌توانند یک حرکت علمىِ فراگیر و به معناى واقعى
افزودن به سبد خرید
Quick view
WOODMART 2019 CREATED BY X-TEMOS STUDIO. PREMIUM E-COMMERCE SOLUTIONS.
payments
فروشگاه
لیست علاقه مندی ها
1 موارد سبد خرید
حساب کاربری من

سبد خرید

خروج
خروج
شروع به تایپ کردن برای دیدن پستهایی که دنبال آن هستید.
  • منو
  • دسته بندی
منوی دسته بندی های خود را در تنظیمات تم -> سربرگ -> منو -> منو موبایل (دسته ها)
  • خانه
  • حساب کاربری من
  • پرداخت
  • سبد خرید
  • محصولات
  • شرایط و ضوابط
  • ارتباط با ما
کلید اسکرول خودکار به بالا